بالاحصار بلخ (شهر اندرون)؛ از داشتههای تاریخی افغانستان
بالاحصار بلخ یا شهر اندرون از داشتههای تاریخی شمال محسوب میشود. این مکان را از روی همانندیهایی که با بالاحصار مرو دارد، از بناهای دوران پیش دادیان، کیانیان و همان باکتریس مرکز هزارشهر دانستهاند.
کاوشهای باستان شناسانه اخیر نیز پیشینه آن را دست کم تا در دوره هخامنشیان ( ۳۳۰-۵۵۰ پیش از میلاد) تأیید میکنند.
این قلعه باستانی از پخسه و خشت خام ساخته شده و در یک کیلومتری شمال باغ مرکزی شهر بلخ موقعیت دارد. از سوی خاور با کشتزارها و از باختر با خانههای مسکونی محاط است.
بالاحصار، محلی بود که زمانی از فراز برجهای بلند آن پرچمهای امالبلاد در آسمان بلخ برافراشته بود، اما از این بنای تاریخی امروز تنها نشانههایی از برج و باره آن پابرجاست.
در نزدیکی درآمدگاه این بالاحصار منار بزرگی دیده میشود که بخش بالایی آن فرو ریخته است.
ضخامت کنونی دیوارهای این بالاحصار تا ۳ و نیم متر، بلندای آن از ۸ تا ۱۲ متر و ۴۰ سانتیمتر است و دورادور آن نشانههای خندقی با پهنای ۳۰ تا ۵۰ متر هویداست.
آرامگاه منسوب به حضرت شیث (ع) که همان دادار شیش یکی از فرمانروایان بلخ در دوره هخامنشیان است،
در شمال بیرون بالاحصار موقعیت دارد. مرقد احمد زمچی پهلوان که یکی از عیاران ابومسلم خراسانی بوده نیز در باختر درون بالا حصار، از زیارتگاههای خاص و عام محسوب میشود.
کاوشها و یافتهها در بالاحصار بلخ
برای نخستین بار در سال ۱۳۰۲ هجری شمسی فوشه، باستان شناس فرانسوی، در بالاحصار بلخ پژوهش باستان شناسانهای را انجام داد. طی این تحقیق، وی یک انبار آب و نیمه یک برج را که از خشت پخته ساخته شده بود، در این محل پیدا کرد.
در سال ۱۳۰۳ هجری شمسی ژوزف هاکن، باستان شناس دیگر فرانسوی، همراه با فوشه به پژوهشها ادامه دادند. آنها توانستند در این محل، یک نیایشگاه بودایی را پیدا کنند.
در سال ۱۳۲۸ هجری شمسی شلومبرژه، باستان شناس فرانسوی، از این بالاحصار پارچههای سفالی لعابی و بدون لعاب از دوره یونانیهای باختری، کوشانی و اسلامی و سکههای قدیمی را به دست آورد
در سال ۱۳۳۳ هجری شمسی یک انجینیر فرانسوی به نام بوبو در بخش پایینی دیوارهای بالاحصار پژوهشهایی را انجام داد و روشن ساخت که دیوار ۳ متر پهنا و بیشتر از ۲۰ متر بلندا دارد.
بالاحصار شهری کاملا تاریخی
از سال ۱۳۸۴ هجری شمسی مطالعات و کاوشهای باستان شناسانه از سوی گروه مشترک باستان شناسان افغانستان و فرانسه در این محل باستانی به طور منظم جریان دارد.
در سال ۱۳۸۵ هجری شمسی در جریان کاوشهایی که به منظور بازیافت دیوار جنوبی و مراحل ساختمانی در این محل انجام شده بود،
ستونی گلی، خشتهای خام پراکندهیی به اندازه ۱۰ در ۲۲ در ۲۳ سانتیمتر، خشتهای پختهیی به اندازههای ۵ در ۳۳ در ۳۳ و ۵ در ۳۵ در ۳۵ سانتیمتر، چراغی روغنی به رنگ آبی، کوزه و آفتابهیی سفالی و پارچههای ظرفهای سفالی دیگر، مهرههایی شکسته با طرحهای ظریف خطی و ۳ سکه زنگزده، دو اسکلیت انسان با قدهای ۱۶۰ سانتیمتر که سر به شمال و رو به قبله دفن شده بودند و در کنار آنها دو انگشتر زنگزده و بدون نگین با قطر ۱۰ میلیمتر کشف شد.
همچنان در این محل اتاقی از خشت پخته و گودالی مربع شکل از خشت پخته با ژرفای ۵۰ سانتیمتر درازای ۶۵ و پهنای ۵۴ سانتیمتر که در دهانه آن مقداری خاکستر دیده میشد و گمان میرود آتشکده بوده است، کشف شده است.
بالاحصار بلخ مانند صدها بنای تاریخی افغانستان در معرض نابودی است. امروزه مردم در اطراف این محل دست به اعمار خودسرانه خانه زده و صدها نمره زمین به شکل نقشه، اما به صورت غیر قانونی در اختیار آنها قرار داده شده است.