طالبان و راه برونرفت از بحران مشروعیت
بحران اخیر سیاسی کشور که از تبعات عمدهی آن، گسترش فقر، ناامنی و افزایش موج مهاجرت است اکنون نگرانیهای زیادی را برای مردم افغانستان و جهانیان ایجاد کرده است.
همزمان با این، اکنون افغانستان فاقد نظامی است که نه مشروعیت داخلی دارد و نه هم جامعه جهانی آن را به رسمیت میشناسند. به باور برخی آگاهان مسایل سیاسی، چنین وضعیتی نوعی بنبست و تنگنای سیاسی را شکل داده که گذر موفقانه از آن دشوار به نظر میرسد.
حسنعلی فکور، استاد دانشگاه و تحلیلگر مسایل سیاسی در این خصوص میگوید: «متاسفانه افغانستان همیشه درگیر بحرانهای عمیق و زیادی بوده است. بحران اخیر هم یکی از بحرانهای نگرانکننده و خطرناکی است که مردم و کشور فعلا گرفتار آن شده است. تحولات جدیدی که پیش آمده، از یک طرف با مردم خیلی همسو نیست، یا به عبارت دیگر، فاصلهی بسیار زیادی با مردم و حکومت جدید مشاهد میشود.»
فکور در ادامه افزود: « از طرف دیگر، علاوه بر مشکلات که در داخل وجود دارد حکومت فعلی نتوانسته در سطح منطقهای نیز خود را با ارائه دستاورهایش تبارز دهد و هم نتوانسته مقبولیت کسب کند. در سطح کلان با جهان و جامعه بینالمللی هم دچار تنش شدید هست و این نشانگر این است که افغانستان فعلا در یک بنبست سیاسی گرفتار شده است.»
عدم درک درست رهبران مانع تشکیل حکومت فراگیر است
این تحلیلگر مسایل سیاسی نقش رهبران افغانستان را در چنین وضعیتی مهم دانسته، تصریح کرد: «مهمترین عامل بروز این وضعیت رهبران کنونی افغانستان است. عدم درک درست از وضعیت منطقه و وضعیت مردم و دنیا، باعث میشود که رهبران ما همچنان بر طبل انحصار بکوبند و نتوانند یک نظام وسیع البنیاد و یک حکومت فراگیر را شکل دهند. درست است که رهبران گذشته خطاها و اشتباهات بزرگی هم داشتند ولی حالا به خاطر وطن و مردم هم که شده باید تلاش شود که یک نظامی شکل گیرد که پاسخگوی نیازهای مردم هم در داخل باشد و هم در سطح منطقه؛ ولی هنوز هم رهبران ما این دید کلان را در سطح کشور ندارند و این دلسوزی و از خودگذری را بهخاطر مردم و وطن از خود نشان نمیدهند.»
رهبران فعلی افغانستان باید دامن خود را کلان کنند
فکور با اشاره به راه حلهای موثر در حل این بحران، میافزاید: «بخشی از راه حل وضعیت در این است که رهبران موجود باید دامن خود را کلان کنند و فضای خدمت را برای دیگران نیز در ساختار حکومت باز بگذارند تا مردم احساس امنیت کنند و بیشتر اطمینان خاطر پیدا نمایند. وقتی که حکومت افغانستان مشروعیت داخلی کسب کرد به دنبال آن مشروعیت منطقهای و بینالمللی نیز کسب خواهد کرد و بعد از آن جامعه جهانی هم بهانهای برای فاصله گرفتن از اداره جدید افغانستان نخواهد داشت. یک بخش دیگر آن بر میگردد به دیدگاه و طرز تفکر رهبران جدید که متاسفانه اینها همچنان ذهنیت انحصارگرایانه دارند و دوست ندارند که دیگران در نظام سهیم باشند.»
برخی کشورها منافعشان در ادامه وضعیت کنونی دنبال میکنند
این استاد دانشگاه در قسمت دیگر صحبتهایش به «نقش کشورهای بیرونی» در ادامه این وضعیت بحرانی نیز اشاره کرده، افزود: «در کنار این، دخالتهای بیرونی هم در شکل دادن این بنبست و بحران تاثیرگذار است. برخی کشورهای منطقه یک سلسله خواستهایی دارند که ممکن منافعشان را در ادامه وضعیت فعلی دنبال کنند. از طرفی، در سطح کلان هم رقابتهای بین شرق و غرب وجود دارد و این هم یکی از عوامل تاثیرگذار بر وضعیت فعلی به حساب میآید.»
فکور با توجه به «واقعیتهای موجود» تاکید میکند که باید شرایط فعلی به دقت بررسی و طبق آن راه حلی جستوجو شود: «ما باید این واقعیت را بپذیریم که افغانستان سالهای زیادی است که با این مشکل مواجه است، در چهل سال اخیر مباحث قومی و حزبی وجود داشته و هنوز هم مطرح است. شاید در آینده ما تلاش کنیم که در آنوقت بحث اقوام و احزاب زیاد تاثیرگذار نباشد ولی شرایط فعلی ایجاب میکند که ما این وضعیت را به عنوان یک حالت ناگزیری باید بپذیریم.»
وی در خصوص مشارکت احزاب و اقوام در ساختار حکومت فعلی، گفت: «اولا این که سهیم ساختن احزاب و افراد گذشته به این معنا نیست که ما حتما همان رهبران گذشته را بیاوریم وزیر و رئیس و یا کدام مقام دیگر انتخاب کنیم. ما میتوانیم افراد تعدیلشده همان احزاب و جریانها را بیاوریم و برای مردم و جهان نشان دهیم که حکومت ما همه شمول است. نیروی جوان و تحصیلکرده که از احزاب و اقوام در گذشته فعالیت کردهاند و میتوانند حضورشان برای همه قابل قبول باشد به عنوان یک روش خوب در این شرایط قابل طرح است.»
سهیمبودن جوانان تحصیلکرده و زنان بخشی از فراگیری حکومت است
فکور درادامه گفت: «مهمتر این که ما میتوانیم حکومت همه شمول خود را به این معنا تعریف کنیم که از نیروهای تحصیلکرده و نسل جدید بیشتر استفاده کنیم. زنان همانطور که در پیشرفت دیگر جوامع نقش اساسی دارند در افغانستان هم میتوانند در پیشرفت و توسعه جامعه سهیم باشند. سهیم بودن جوانان و زنان بخشی از فراگیری حکومت است. فراگیری به این معنا نیست که ما بیاییم دوباره آقای دوستم، محقق، خلیلی و حکمتیار را بیاوریم در حکومت؛ نه، این منظور نیست، منظور این است که چهرههای جوان و تحصیلکرده جدید را وارد صحنه کنیم که برای همه قناعتبخش باشند.»
وی «گذشت و فداکاری برای وطن و مردم» را در این شرایط مهم دانسته، اظهار داشت: «در افغانستان باید گذشت، ایثار و فداکاری در حق مردم و وطن به عنوان یک اصل و اولویت سیاسی در نظر گرفته شود. در دنیا حکومتهای زیادی بودهاند که همین طور با زور و قدرت نظامی پیروز شدهاند ولی به خاطر کشور و مردم توانستهاند که حتی از مخالفین خود دوباره استفاده کنند و همین بوده که اردو و پولیس و سایر بخشهای نظام خود را دچار مشکل نساختهاند.»
در صورت دوام این وضعیت، باز هم مردم قربانی میشوند
این تحلیلگر مسایل سیاسی در ادامه به خبرگزاری شفقنا گفت: «اگر با یک همچو دید وسیع و دلسوزانه و با گذشت پیش برویم خیلی از مشکلات و بحرانهای فعلی حل خواهد شد، در غیر آن ممکن است روز به روز وضعیت به سمت بدتر شدن پیش برود و مخالفین هم زیاد شوند و دست به اقدامات سیاسی و نظامی بزنند که سرانجام، قربانی آن وضعیت، همین مردم و همین کشور خواهد بود که چهل سال است در آتش جنگ میسوزند و ممکن باز هم این وضعیت دوام کند.»
فکور در اخیر تاکید کرد: «قدرتی که با جنگ تغییر کند، نظامی که با جنگ جابجا شود، چه حکومت دموکراتیک و چه حکومت غیردموکراتیک باشد موفق نخواهد بود. بنابراین، شاید بهترین راه حل همین باشد که رهبران در داخل و خارج با یک دید وسیع و با یک ایثار و گذشت بهخاطر منافع کشور و مردم، راه حلی را بسنجند. درست است که بحران عمیق است، ولی راه حلهای زیاد و منطقی هم وجود دارد که اگر گذشت و فداکاری در میان باشد میتوانیم موفقانه از این بحران و تنگناها عبور کنیم.»
انتهای پیام